Thoughts of a tall man

تو نشسته در مقابل، من و صد خیال باطل که ببینم و بدانم که چه در خیال داری...

Thoughts of a tall man

تو نشسته در مقابل، من و صد خیال باطل که ببینم و بدانم که چه در خیال داری...

فیلم نوشته-ایزل۲

اگه واسه مرغی که قراره بکشیش دلت بسوزه ،گرسنه میمونی

این روز ها ...

 مثه خوشبختیه عاشق / ته قصه بمون پیشم

تو فانوس منی امشب ، بری تاریکتر میشم  

کجای آسمون صافه ؟ نه این آغاز بی فرجام  

نموندن های بی حاصل / نرفتن های بی هنگام   

به امروز تو محتاجم ، به حالی که تو می دونی  

هوا بدجوری دلگیره .... نرو بی چتر و بارونی .... 

 

بمون و آخر قصه ، تو دنیای خیالم باش ،  

بمون و روز و شب با من  

                                 پناه ماه و سال ام باش   

من و تو مثل هم عـــــــــــــاشق، تو این دنیای بی دردی  

من از تو بر نمـــی گردم ، تو از من برنمی گرد ــــــــــی  

 

 

 

 

حدیث 4

قال الله تعالی :


ای فرزند آدم !

دین تو گوشت و خون توست ، پس اگر دین تو سالم بود،گوشت و خون تو نیز چنین باشد و اگر دین تو تباه شد،گوشت و خون تو نیز تباه گردد .

حدیث 3

امیرالمومنین (علیه السلام) :


خدای سبحان را شناختم به برهم زدن تصمیم ها و از بین بردن همت ها . پس چون همت کردم بین من و همتم حائل شد و چون تصمیم گرفتم ،قضا با تصمیمم مخالفت کرد .

دانستم که تدبیر کننده ای غیر از من وجود دارد .



" عرفت الله سبحانه بفسخٍ العزائم ِ و حل العُقود "


خدای سبحان را شناختم به برهم زدن تصمیم ها و گشایش در کارها

حدیث 1

امام صادق (علیه سلام) :


از خدا بترس آنگونه که او را می بینی ، و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند .

اگر شک داری که او تورا می بیند که کافر شده ای و اگر یقین داری که او تو را می بیند و با این وجود با گناه و معصیت با او مخالفت می کنی ، خدا را ناتوان ترین بینندگان پنداشته ای .


(بحار/جلد5/ص324)


دل من پشت سرت کاسه آبی شد و ریخت       کِی شود پیش قدمهای تو اسفند شوم

حدیث 2

از امام باقر علیه السلامه که فرموده اند:


"من عمل بما یعلم علمه الله ما لم یعلم"
ترجمه: کسی که عمل کند به آن چیزی که می داند؛ خداوند  می آموزد به اوچیزهایی را که نمی داند
به همین خاطر است که می گویند علم آموختنی نیست     (العلم نور یقضفه الله فی قلب من یشاء؛
ترجمه:علم نوری است که قرار می دهد خدا آن را در دل هر کس که می خواهد)

محرم


                      رفــــت یکسال از عمر من و ماتم آمد 


                                                 آنقدر صـبر نمودم که محـرم آمد