Thoughts of a tall man

تو نشسته در مقابل، من و صد خیال باطل که ببینم و بدانم که چه در خیال داری...

Thoughts of a tall man

تو نشسته در مقابل، من و صد خیال باطل که ببینم و بدانم که چه در خیال داری...

 

 

بار آخر ، من ورق را با دلم بُر میزنم !
بار دیگر حکم کن ، اما نه بی دل !


با دلت ، دل حکم کن !


حکمِ دل :


هر که دل دارد بیندازد وسط ، تا ما دلهایمان را رو کنیم ...


... ... دل که رویِ دل بیفتد ، عشق حاکم میشود ... پس به حکمِ عشق ، بازی میکنیم .


این دلِ من !


رو بکن حالا دلت را !


دل نداری ؟!


بُر بزن اندیشه ات را ...


حکم لازم ، دل سپردن ، دل گرفتن ، هر دو لاز
م

با همه تیغ برکشم ، وز تو سپر بیفکنم ...

درام عاشقانه

- می دانی؟ 

 بعضی ها آن قدر HOT اند، آن قدر جذابیت جنسی دارند، آن قدر رفتارشان و حرکاتشان لوند است و آن قدر خودشان را خواستنی درست می کنند که دلت می خواهد حتما باشان بخوابی. ولی در مقابل این ها، یک سری دیگر هستند که آن قدر ساده اند،آن قدر گلند، آن قدر نازند، آن قدر مهربان و خوش قلبند، آن قدر با صفا و مثبتند که دلت می خواهد حتما باشان بخوابی ... 

- برو گم شو کثافت!

مکاشفه

 
مکاشفه ی سهمناکیست که بعد از سال ها عاشق پیشه بودن و پروانه بازی و مدام به دام این عشق افتادن، یک هوا زرتی ملتفت بشوی که آن چیزی که همیشه آن طور خرابت می کرده و پابند و عمیق در روابطت، نه عشق آسمانی و بی بدیلت به طرف ، بلکه فرم محشر کو نش یا پستان های ردیفش بوده است.

اینجوری که نمی مونه...


تـــــو بلد نبودی رسم بازی را


آچمزم کردی تا خودت ببازی
و حالا

سربازی کوچک کم کم وزیر می شود...


قاعده ی بازی این است
من هیچ وقت بی وزیر نمی مانم
هیچ وقت !!!


ماپیغام دوستداشتنمان را با دود به هم میرسانیم...
نمیدانم آن سو برای تو تکه چوبی هست؟
من اینجا جنگلی را به آتش کشیدم !!!!