Thoughts of a tall man

تو نشسته در مقابل، من و صد خیال باطل که ببینم و بدانم که چه در خیال داری...

Thoughts of a tall man

تو نشسته در مقابل، من و صد خیال باطل که ببینم و بدانم که چه در خیال داری...

گفتگو

 

گفتی که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنم 


گفتی اگر بیند کسی، گفتم که حاشا می کنم 


گفتی ز بخت بد اگر ناگه رقیب آید ز در 


گفتم که با افسون گری او را ز سر وا می کنم  

 

گفتی اگر از کوی خود روزی تو را گویم برو 


گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می کنم
 

گفتی اگر از پای خود زنجیر عشقت وا کنم 


گفتم ز تو دیوانه تر دانی که پیدا می کنم