شکل غزل شدم که شبی از برم کنی
یا نه،شبیه غنچه گل سرخ به این امید
...
که روزی در اوج عاشقیت پر پرم کنی
من مثل آیینه به تو سوگند میخورم
حتی اگه قفس بشی و بی پرم کنی
پشت تمام فاصله ها دوست دارمت
تا هم صدای این شب بارانیم کنی
حالا منم و حسرت یک آرزوی دور
یک آرزو...همین که فقط باورم کنی
پ ن : سهم من از تو ، دلتنگی بی پایانیست که روزها دیوانه ام میکند و شبها شاعر...........