Thoughts of a tall man

تو نشسته در مقابل، من و صد خیال باطل که ببینم و بدانم که چه در خیال داری...

Thoughts of a tall man

تو نشسته در مقابل، من و صد خیال باطل که ببینم و بدانم که چه در خیال داری...

در باب آشتی با دوست جـــون و وفای به عهد

ســـــــــــــلام !!!! باز ما با این دوست جونمان بحثمان شد ! 

 

 به خدا ما نمیخواهیم اینطور شود ، خودش می شود !!! البته باز خودم منتشو کشیدم یخورده دلخوره هنوز (معذرت میخوام !!!!)

 

راستی ترقه های ایشون را هم برایشان با کمال احترام فرستادیم . تا دوست جونمان حال کند به این صــــــــورت :

 

(یه خبر بد که جرأت نکردم به دوست جوون بگم / اینکه جعبه ی شکلات برای جعبه ی پستی بسیار بزرگ بود و بسیار سر و صدا می کرد یعنی لق لق میکرد شکلاتهای درونش / بعد ما فکر کردیم فرستادن شکلات برای دوست شکلاتیمان همانا زیره به کرمان فرستادن می باشد / این شد که با کمال خجالت از فرستادن بسته ی شکلات تق تقو !!! امتنا کردیم ، که به جون خودم تعمدی نبود . )  

 

خدا کنه دوست جـــون ناراحت نشه ازم ، حتما باز میگه باز تو قول دادی و عمل نکردی

نظرات 2 + ارسال نظر
من 19 اسفند 1389 ساعت 10:15 ق.ظ

vase in khabare bad inghad gofti zod boro bekhon zod boro bekhnon?

ع.خ 21 اسفند 1389 ساعت 07:41 ق.ظ http://www.jump.blogsky.com

آقا هر چی اسممونو میزنیم قبول نمیکنه؟!!!۱

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد